دلخور از وسوسهٔ بی پایان
من به این فاجعه عادت کردم
که برم خسته بشم برگردم
پشت بی حوصلگی پنهون شم
بشنوم چیزی نگم داغون شم
من به این ناخوشیه هر روُزه
که نفس گیر و تبسم سوزه
نبض احساسم و عادت دادم
نمی پرسم که چرا افتادم
من به این فاجعه عادت کردم
که برم خسته بشم برگردم
پشت بی حوصلگی پنهون شم
بشنوم چیزی نگم داغون شم
ناخوش از خود زنیه بی جبران
بهترین فرصت و ازکف دادم
بدترین جای زمین افتادم
نظرات شما عزیزان:

پاسخ:با سلام و تشكر از ارسال پيغام محبت آميز شما خواهشمند است نظرات و پيشنهادات خود را براي بنده بفرستيد
.gif)
.gif)