مــــــــــــــــــــــــادر...
دندانم شکست ...
برای سنگ ریزه ای که...
در خوراکم بود !
دردم گرفت ...
نه برای دندانم !
برای کم سو شدن
چشمان مادرم ....!
ارسال توسط اميد علي اسكندرپور
ارسال توسط اميد علي اسكندرپور
بنام آن كه آنم از اوست
دخترم تو روزي بزرگ ميشوي و
روزی فرا خواهد رسید که جسم من آنجا زیر ملحفه سفید پاکیزه ای که از چهار طرفش زیر تشک تخت بیمارستان رفته است، قرار می گیرد و آدم هایی که سخت مشغول زنده ها و مرده ها هستند از کنارم می گذرند.
آن لحظه فرا خواهد رسید که دکتر بگوید مغز من از کار افتاده است و به هزار علت دانسته و ندانسته زندگیم به پایان رسیده است. در چنین روزی، تلاش نکنید به شکل مصنوعی و با استفاده از دستگاه، زندگیم را به من برگردانید و این را بستر مرگ من ندانید. بگذارید آن را بستر زندگی بنامم. بگذارید جسمم به دیگران کمک کند که به حیات خود ادامه دهند
چشمهایم را به انسانی بدهید که هرگز طلوع آفتاب، چهره یک نوزاد و شکوه عشق را در چشم های همسرش ندیده است. قلبم را به کسی هدیه بدهید که از قلب جز خاطره ی دردهایی پیاپی و آزار دهنده چیزی به یاد ندارد. خونم را به نوجوانی بدهید که او را از تصادف ماشین بیرون کشیده اند و کمکش کنید تا زنده بماند و نوه هایش را ببیند. کلیه هایم را به کسی بدهید که زندگیش به ماشینی بستگی دارد که هر هفته خون او را تصفیه می کند. استخوان هایم، عضلاتم، تک تک سلول هایم و اعصابم را بردارید و راهی پیدا کنید که آنها را به پاهای یک کودک فلج پیوند بزنید هر گوشه از مغز مرا بکاوید، سلول هایم را اگر لازم شد، بردارید و بگذارید به رشد خود ادامه دهند تا به کمک آنها پسرک لالی بتواند با صدای دو رگه فریاد بزند و دخترک ناشنوایی زمزمه باران را روی شیشه اتاقش بشنود.
آنچه را که از من باقی می ماند را به دست خاك بسپارید، تا گلها بشکفند
اگر قرار است چیزی از وجود مرا دفن کنید بگذارید خطاهایم، ضعفهایم و تعصباتم نسبت به همنوعانم دفن شوند گناهانم را به شیطان و روحم را به خدا بسپارید و اگر گاهی دوست داشتید یادم کنید. عمل خیری انجام دهید، یا به کسی که نیازمند شماست، کلام محبت آمیزی بگویید اگر آنچه را که گفتم برایم انجام دهید، همیشه زنده خواهم ماند.
یادت باشد اگر چشمت به این دست نوشته افتاد به خاطر بیاورى که
آنهایى را که هر روز میبینى و با آنها مراوده میکنى همه انسان هستند
و داراى خصوصیات یک انسان، با نقابى متفاوت اما همگى جایزالخطا
نامت را انسانى باهوش بگذار اگر انسانها را از پشت نقابهاى
متفاوتشان شناختى یادت باشد که این ها رموز بهتر زیستن هستند ...
ارسال توسط اميد علي اسكندرپور
پدر ژپتو به پینوکیو گفت:
پینوکیو...چوبی بمان، آدم هاسنگی اند، دنیایشان قشنگ نیست...
به خودت بنگر كه چقدر ساده و ماهي!
از آدماي بد حذر كن، زيرا تو را با خود به عميق ترين چاهي كه در انتظار آنهاست مي كشند و غرقت مي كنند. زرنگ باش و به خوبيت بناز چون تو بهتريني! خالق خلقت بهترينها رو دوست دارد
ارسال توسط اميد علي اسكندرپور